گلي جان سفره دل را

برايت پهن خواهم كرد

گلي جان وحشت از سنگ است و سنگ انداز

و گرنه من برايت شعرهاي ناب خواهم خواند

در اينجا وقت گل گفتن

زمان گل شنفتن نيست

نهان در آستين همسخن ماري

درون هر سخن خاري ست

گلي جان در شگفتم از تو و اين پاكي روشن

شگفتي نيست ؟

كه نيلوفر چنين شاداب در مرداب مي رويد ؟

از اينجا تا مصيبت راه دوري نيست

از اينجا تا مصيبت سنگ سنگش

- قصه تلخ جدائي ها

سر هر رهگذرش مرگ عشق و آشنايي هاست

از اينجا تا حديث مهرباني راه دشواري ست

بيابان تا بيابانش پر از درد است

***

مرا سنگ صبوري نيست

گلي جان با توام

سنگ صبورم باش!

شبم را روشنائي بخش

گلي، درياي نورم باش !

نظرات شما عزیزان:

دانیال

ساعت13:52---9 فروردين 1392

[وب سایت] - [ایمیل]

عالی بود من که خیلی حال کردم مخصوصا داستان اولت آفرین به تو

ahngr ahmad

ساعت9:20---24 اسفند 1390

[وب سایت]

مرجان جان واقعا زیباست .بیشتر بنویس .راستی سری به وبلاگم بزن و نظرتو بگوو اگه خواستی بیا تبادل لینک کنیم.

حمیدرضایزدانی

ساعت13:12---14 مهر 1390

[وب سایت] - [ایمیل]

مهران جان عالی بود
این یعنی،این نیز بگذرد!رومان قشنگی بود
ازخودت گفتی یا شنیدی وگفتی!؟منظورم اینه که خودت که خوبی!؟به من سربزن
آدرسم
WWW.MusicHAMID121.Mahtarin.com

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: